نقد و بررسی آهنگ تولد از آلبوم #نگار

✘✘✘

خب تفسير تک به تک ترک ها رو شروع ميکنيم با ترک اول آلبوم به نام "تولد" .

اين ترک همونطور که از اسمش مشخص هست چگونگی به وجود اومدن "نگار" و دلايل و اهدافش رو شرح ميده .

ابتدا بايد بگيم که "نگار" اشعار و حرف های "سورنا" هست ،

"نگار" هيپ هاپ زاده شده به قلم سورناست که به صورت يک شخصيت که زاده ی افکار علی هست دراومده .

البته در ترك هايی مثل "تولد" ، "نگار" يا "مرگ" بوضوح اين مسئله مبرهنه اما نبايد از چند وجهی بودن "نگارِ" افكار "علی سورنا" غافل بود ،

مجموعه ای با چنين ديد گسترده ای مطمئناً به دلايلی و برای اهداف اصلی يا فرعی متعددی ساخته و پرداخته شده .

پس "نگار" جلوه ای از "سورنا" و شخصی فرضی هست و بايد توجه داشت

که "نگار" جزيی از "سورنا" و "سورنا" جزيی از "نگار" هستش و تو ترک "تولد" شاهد صحبت های "سورنا" با "نگار" هستيم .

بريم سراغ بررسی بيت به بيت :

"به بوی آخرين آجرم وفا دارم ، من بچه ی آوارم"

اولين بيت آلبوم با يادی از آلبوم قبلی "سورنا" آغاز ميشه . وفا داری به حرف های زده شده در آلبوم "آوار"و ادامه داشتن اون حرفا در "نگار" مفهوم اول اين بيت هست . 

اما مفهوم ديگه ای که از اين بيت ميشه دريافت اينه که "نگار" حاصل يک فروپاشی هست . همونطور که علی تو ترک "آوار" ميگفت "نصيب من آواره".

در واقع آواری که نصيب علی شده ، حاصلِ آجرهای اون ويرانه هستش که در "نگار" شاهد هستيم و "نگار" شرح حال ادامه ی خرابی هاي زندگی "سورنا" هست‌.

و همينطور اينكه بايد توجه كرد ترك "تولد" اينترو آلبوم هست و داره پيشرفتی كه افكار "سورنا" نسبت به آلبوم قبليش داشته رو نشون ميده .

"نگار" زاده ی افكار پخته شده ، الك شده و به بلوغ رسيده ی "سورنا" در آلبوم "آوار" هستش.

 

"ناديده بگير از من ، من کوچه هام کوچيکه اما اندازه ی دستای دنيا واست جا دارم"

علی اين حرف رو به "نگار" ميزنه و ميگه درسته کوچه هايی که توشون هستم کوچيکه (کنايه از نداشتن زرق و برق خاصی در خودش) ولی اينارو ناديده بگير.

"اندازه ی دستای دنيا واست جا دارم" منظور اينه که به اندازه ی متولد کردن تو توانايی دارم.

 

"عمرم تولد تلخ ترين آميزش، گهوارم همخوابگي ستون و و ريزش، گرم بود بازار مصالح فروشا ميدادن آزارم بيزار از بازارم"

علی دليل تولدش رو ناشی از تلخی و غم ميدونه و اين رو ميگه که حتی از کودکی هم بنيادهاش خراب ميشده و آوار يار هميشگيش بوده .  

منظور از اين ريزش و آوار،  خراب بودن زندگی و درون علی هست . پس منظور از "مصالح فروشا" کسانی هستن

که ميتونستن التيام دردهای علی باشن و سرشون جای ديگه ای گرم بود و آزار هاشون رو برای اون ميذاشتن واسه همين از همه بيزار شده .

 

"من بچه ی آوارم ، بو کن تو آثارم ، از تو ملات نيمه جونم ، تورو فقط همراه دارم"

علي باز هم تاکيد داره به اين که "نگار" ادامه ی داستان

تمام خرابی های زندگيش هست و آثار "نگار" بوی همون تخريب رو ميده و اين که رپ کردن علی تنها داراييش تو اين خرابی هاست .

 

"با تو بي حدم يه رود نا قابلم ، که نيست حتي سدی مقابلم"

اين بيت تاييدی هست بر بی مرز بودن اشعار "سورنا"

و تخريب پذير بودن اون ها درمقابل کسايی که جلوی خوندنش رو ميگيرن و اين تخريب پذيری حاصل وجود اشعارش (نگار) هست.

 

"با دلم وايسادم صاف تو روی تلم ، من مول ول تو باد و باد تو موی ولم"

در مورد "تـِل" تو قسمت تفسير ترکِ "تَرک" بيشتر حرف ميزنيم.

اما بدونيد منظور "علی" از "تـِل" ، آرامش و خاموش بودن هستش ، چون "تـِل" وسيله اي هستش که مو رو يک جا نگه ميداره و مانع حرکتش ميشه.

"تـِل" همچنين نماد يك محدوديت برای آزادی داره و "سورنا" با دلش در برابر اين زندان و اين محدودكننده می ايسته و برای آزادی ميجنگه.

"علی" ميگه با دلم در مقابل آرامش و ساکن موندن وايسادم (در حال حرکت هستم) و من موی باز شده

در باد هستم (کنايه از آزادی) و بادي که توي مو هاي باز و بدون تل ميپيچه (تو قسمت قبل گفتيم مو نماد پيچيدگی و باد نماد آزادی و حرکت هست)

پس علي با پيچيدگی های زياد حرکت کرده و به دنبال آزادی هست(اين هدف اصلی نگار هست و چند بار تو اين ترک تکرارش ميکنه)

 

"رفتن و نميپام ، من غمو نميخوام ، سوزن دوختن يغمو نميخوام

حق من چيزی جز نفس های تو نيست ، اگر جز اينه حقمو نميخوام"

"علی" به ترک کردن نگار فکر نميکنه و ميخواد باهاش غم هاش رو از بين ببره .

"سوزن دوختن يغمو نميخوام" کنايه از اينه که تو جنگ و دعوا بدون توجه به جراحاتش بدون ترس به جنگ ادامه ميده .

نفس کشيدن نگار که منظورش نوشتن اشعارش هست رو حق اصلی خودش ميدونه و براش ميجنگه .

 

"اندازه خواستنم کشيدم دستاتو ، قد نرفتنام کشيدم پاهاتو"

تو اينجا اشاره شده به چه طور ساختن "نگار" و اين که اشعارش رو بر چه اساسی پيش ميبره .

که اشاره ميکنه هرچقدر خواسته دست های "نگار" رو بلند رسم کرده(که خواسته هاش رو انجام بده به راحتي).

اندازه ی همه ی راه هايی که "علی" نميتونسته طی کنه پاهای "نگار" رو رسم کرده (تا به راحتی به همه چيز برسه)

 

"قد قله ی غرورم ديدم اشکاتو ، قد سوزنم کشيدم لب هاتو" 

هرچه قدر که غرور درون خودش بوده در عوض برای "نگار" کلی اشک 

رسم کرده(يعنی غروری تو شعراش وجود نداره و خود واقعيشه)

"قد سوزنم کشيدم لب هاتو" اشاره داره به قسمتی از ترک "به بچت بگو" که ميگفت "وقت گفتن حق لبام رو دوختن"

و اين که هر چقدر که جلوی حرف زدنش رو گرفتن

اما در عوض برای "نگار" لب هايی به اندازه ی همون نگفتن ها رسم کرده (تا تمام نا گفته هارو بگه)

 

"دخترم تو آخرين ناجی پاکی منی ، با تو مثل قطره آب تو رود گلم"

"سورنا" در پایان این ترک "نگار" رو دختر خودش معرفی ميکنه و میگه که نشونه ای از پاکی علی هست.

"قطره آب" نماد پاکی و "گـِل" نماد کثيفيه ، يعنی "عل"ی با "نگار" نقطه ی پاکی هست تو اين جامعه ی کثيف‌ .

 

امیدوارم لذت برده باشین

شما میتونین آهنگ تولد رو از این لینک دانلود کنید

www.sorena7.lxb.ir

طرفداران علی سورنا

نظرات شما عزیزان:

: